1- عايشه همسر پيامبر(ص) مي گويد: پيامبر با ما در سخن بود و ما نيز با وي ولي همين كه وقت نماز فرا ميرسيد گويا ما را نميشناخت و ما نيز او را نميشناختيم، شبي حضرت از رختخواب برخاست و مشغول مناجات شد. تا نزديك صبح،عبادت كرد و پس از آن گريههاي سختي سرداد. به حضرت عرض كردم: چرا خودت را به زحمت ميافكني در حاليكه خداوند، گناهان گذشته و آينده تو را بخشيده است؟ حضرت فرمود به پاس اين همه نعمت، بنده شكر گزاري نباشم.
2- پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله هنگامي كه به نماز مي ايستاد، چهره مباركش از خوف خدا برافروخته مي شد و بدن مباركش هم چون جامه اي كه در معرض باد است، تكان مي خورد.
3- حضرت علي عليه السلام به هنگام نماز، رنگ و رخسارش تغيير كرد و بدن مباركش به لرزه مي افتاد و مي فرمود: وقت اداي امانتي است كه خداوند آنرا به آسمانها و زمين و كوهها عرضه نموده ولي آنها از قبول آن خودداري كردند و انسان آن را قبول كرد و حال آن كه من ضعيف هستم و نميدانم خوب ميتوان آن امانت را ادا كنم يا خير.»
4- علي عليه السلام هنگام وضو گرفتن، لرزش خفيفي وجود مباركش را فرا مي گرفت و چون در محراب عبادت ميايستاد، رعشه بر اندامش ميافتاد و از خوف عظمت الهي، اشك چشمانش بر محاسنش جاري مي شد. سجده هاي حضرت طولاني بود و سجده گاهش از اشك چشم، مرطوب.
5- حضرت فاطمه سلام الله عليها هنگامي كه به عبادت ميايستاد، بدنش از ترس مقام خداوند ميلرزيد و با تمام وجود به عبادت روي ميآورد و موجب فخر خداوند بر فرشتگان بود، نقل است كه حضرت از خوف خداوند در نماز نفس نفس ميزد.
6- ابوحمزه ثمالي ميگويد: امام سجاد عليه السلام مشغول نماز بود، در حين نماز رداي آن حضرت از شانهاش افتاد اما ايشان آنرا مرتب نكرد، بعد از نماز از ايشان پرسيدم كه چرا نسبت به افتادن ردايتان بي توجه بوديد؟
حضرت فرمودند: «آيا ميداني در محضر كه بودم؟ همانا از بنده، نمازي قبول نشود مگر آنچه در آن توجه كامل به خدا داشته باشد. گفتم: «در اينصورت ما هلاك شدهايم (نمازهايمان باطل است)؟!» حضرت فرمود: «خداوند، نقصان نمازهايتان را با نافله جبران ميكند.»
7- امام سجاد عليه السلام همين كه در نماز به جمله «مالك يوم الدين» مي رسيد، آن قدر تكرار مي كرد كه بيننده خيال مي كرد ايشان در آستانه جان دادن قرار گرفته است، حضرت در سجده، غرق مي شد.
8- هرگاه امام حسين عليه السلام وضو ميگرفت، رنگ چهره اش تغيير ميكرد. به ايشان عرض كردند: «چرا چنين حالتي به شما دست ميدهد؟» حضرت فرمود:«سزاوار است بر آن كسي كه ميخواهد بر خداوند وارد شود كه حالش چنين باشد!»
9- احمد بن عبد الله از پدرش نقل ميكند كه بر فضل بن ربيع وارد شدم در حاليكه وي بر جايي بلند نشسته بود. همين كه مرا ديد، گفت: «درون اين اتاق چه ميبيني؟» گفتم: «پيراهني است در وسط اتاق» گفت: «خوب نگاه گن!» گفتم:« گويا مردي است كه به سجده رفته ...» گفت: «آيا او را ميشناسي؟ او موسي بن جعفر، امام هفتم شيعيان است. من در روز و شب مراقب او هستم و در تمام اوقات، وي را چنين ديدم كه پس از به جا آوردن نماز صبح، مشغول تسبيح ميشود تا آنكه خورشيد طلوع نمايد. سپس به سجده ميرود و در سجده ميماند تا زوال خورشيد. پس از نماز عشا، افطار ميكند و تجديد وضو مينمايد و به سجده ميرود. او تا سپيده صبح سرگرم عبادت است.
10- به عنوان حسن ختام، حديثي از امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف درباره نماز نقل ميكنيم. ايشان ميفرمايند: «هيچ چيز مانند نماز، بيني شيطان را به خاك نميسايد. پس نماز بگذاريد و بيني شيطان را به خاك بماليد!»
منابع
[1]بحار الانوار ج 81، ص 263
[2]همان ج ،84 ص 248
[3]همان ج 81، ص 248
[4]همان ج 84، ص 285
[5]وسايل الشيعه ج 4، ص 688
[6]بحار الانوار ج 84، ص 247
[7]محجة البيضاء ج 1، ص 351
[8]مناقب ج 4، ص 318
[9]بحار الانوار ج 53 ص 182
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: